( بنام تو اي آرام جان )
همه در خانه پيامبر خاتم جمع شده بودند ، شور و شوق عجيبي در خانه برپا بود
پيامبر خدا (ص) و حضرت علي (ع) در يك اتاق نشسته بودند و يكديگر را تماشا ميكردند و گاهي نيز حضرت علي از جا بلند ميشد و در اتاق قدم ميزد ، پيامبر با لحني ارام و متين به علي گفت : علي جان نگران نباش تا لحظه اي ديگر تورا بشارت خواهند داد
علي جان نام دخترت را « زينب » بگذار كه زينت نام تو باشد
مولا در حالي كه زينبش را غرق بوسه ميكرد و جانم جانم ميگفت او را در دامن رسول خدا گذاشت تا در گوش او اذان و اقامه خوانده شود
ولادت خجسته ي سفير دشت كربلا ، حضرت زينب كبري سلام الله عليها بر همگان بخصوص بر شيفتگان و عاشقان اهل بيت عصمت و طهارت ، تبريك و تهنيت عرض ميكنم و از خداوند ميخواهم در سايه سار شفاعت خانم زينب كبري ، همه ي ما را از چشمه جوشان كوثرش جرعه اي بنوشاند
همچنين سالروز ازادي خرمشهر را به شما و ملت عزيز ايران تبريك ميگم
البته از اينكه با اين همه تاخير براي اداي وظيفه خدمت رسيدم جدا عذر ميخوام
همچنين از حضور پر مهرو پيام محبت اميز شما صميمانه تشكر ميكنم و يقين دارم كه خود بخوبي ميدانيد كه با حضور تان در كلبه ي حقير مرا خوشحال ميكنيد
عزت زياد ..... يا علي مدد