سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فصل سکوت

نفس گرانبها

    نظر

«عزت نفس»یعنی مقدار ارزشی که ما به خود می‌دهیم و یا دیگران برای ما به عنوان یک شخص قایل هستند، درواقع«عزت نفس» ازمجموعه افکار،احساسات،عواطف و تجربه ‌هایمان در فرایند زندگی اجتماعی ناشی می‌شود. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربه‌ای که از خویش داریم باعث می‌شود که نسبت به خود احساس خوشایندِ ارزشمند بودن یا عکس آن را داشته باشیم .اسلام عالی ترین مکتب تربیتی است که ارزش های انسانی و متعالی را در وجود انسان پرورش می دهد. از دیدگاه اسلام، انسان باید ارزش خویشتن را مبنی بر این که اشرف مخلوقات است و به بهترین صورت (وجه) آفریده شده است و امانت الهی را بر دوش دارد، بشناسد تا به عزت نفس نائل آید. به طور کلی انسان در مکتب اسلام از کرامت و عزت ذاتی برخوردار است. اسلام انسان را موجودی انتخاب شده و برگزیده دانسته است و معتقد است که او از کرامت و شرافت ذاتی برخوردار است‌، او آنگاه خویشتن واقعی را درک و احساس می کند که این کرامت و شرافت را در خود درک کند و خود را برتر از پستی ها و اسارت ها و شهوت رانی ها بشمارد. قرآن کریم نیز ارزش هایی را برای انسان مطرح می کند که همه دلیل بر برتری و کرامت انسان نسبت به بقیه موجودات می باشد ؛در قرآن کریم از نفس به عنوان بزرگترین سرمایه آدمی یاد شده و نفس را آنقدر  ارزشمند می داند که اگر معامله ای صورت گیرد این معامله جز با پروردگار عالم نیست. به عبارت دیگر, نفس آنقدر پر بهاست که نمی تواند مورد معامله قرار گیرد مگر در برابر پروردگار جهان .چنانکه امام صادق (ع) می فرماید:‌«انا من بالنفس النفسیة البها؛بهای نفس گرانبها را پروردگارش قرار می دهم» عزت‌ تنها از آن‌ خدا است‌:«ان‌ العزة‌ لله جمیعا »ازهمین‌ رو است‌ که‌ امام‌ حسین‌ (ع) در نماز شب‌ خود از خدا این‌ چنین می‌خواهد: «اللهم‌ انا نعوذ بک‌ أن‌ نذل‌ و نخزی‌؛ خدایا به‌ تو پناه می بریم ازاینکه ذلیل‌ و خوار شویم.»‌  بنده‌ تا بندگی‌ نکند و خدا را قدرت‌ مطلق‌ نداند و سرتعظیم‌ بر آستان‌ جلال‌ و جبروت‌ خدا فرو نیاورد نتیجه‌ای‌ جز ذلت‌ پذیری‌ دیگران‌ نخواهد داشت‌. آنکه‌ خود را عبد خدا خواند،عزیز شد. عبودیت‌ توجه‌ به‌ عظمت‌ و جلال‌ و جبروت ‌معبود است‌ که‌ توجه‌ به‌ این‌، تقوا را به‌ دنبال‌ خواهد داشت‌ و بنده‌ را از معصیت‌ باز می‌دارد واین‌ مرحله‌اوج‌ عزت‌ وعزت‌ مندی‌انسان‌ است‌.
حضرت علی‌(ع):
«‌خدایا!مرا فخر همین‌ بس‌ که‌ توپروردگارمنی‌ وعزت‌ من‌ همان‌ که‌ بنده‌ تو هستم‌.»

                   12345                 

روشهای نیل به عزت نفس واقعی: ادامه مطلب...

نور زهرا (س) از نور خداوند

»کونها شفیعة کبرى یوم القیامة لشیعتها و محبیها کابیها و بعلها و بنیها« 

بزرگترین مقام شفاعت را در روز قیامت حضرت فاطمه (س) همسان با پیامبر(ص) و حضرت علی (ع)حائز می باشد بلکه می توان گفت حضرت فاطمه را در این رتبه و مقام امتیازاتی است مخصوص به خود و بی نظیر.

جابربن عبدالله می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم که چرا فاطمه زهرا نامیده شد ؟ امام فرمودند:برای اینکه خدای عزوجل او را از نور عظمت خودش آفرید .

پس همین که آن نور تابید آسمانها و زمین به نورش روشن شد . دیدگان فرشتگان را فرا گرفت و ملائکه به سجده افتادند و گفتند:معبودا ! این چه نوریست ؟ به ایشان وحی شد این نور از نور من است . آن را از عظمت خودم پدید آوردم و در آسمان ساکن کردم . او را از صلب پیغمبری از پیغمبرانم برون آوردم که او را بر مقام انبیاء برتری دهم و از آن نور پیشوایانی را برون کنم و همانا آن امر مرا اجرا کنند و به سوی من راهنمایی کنند و آنها را از خلفاء خودم در زمین بعد از انقضاء وحیم قرار می دهم .

آری ! چون زهرا(س) برای یازده حجت و انوار حق ظرفی است که نورش از انوار درخشنده تر است و این منقبت می رساند که مقام زهرا (س) از مریم بالاتر است .

انتقال نور حضرت فاطمه (س)

پیامبر فرمودند : پس از اینکه خداوند آدم را آفرید ، مرا از صلب او بیرون کرد آن نور را سیب گردانید در بهشت و جبرئیل آن را برای من آورد و گفت :ای محمد! این سیبی است از بهشت که خدای عزّوجل به سوی تو هدیه فرستاده است ،آن را گرفتم و به سینه چسباندم . گفت :ای محمد! خداوند جلّ جلاله می فرماید آن را بخور . سیب را شکافتم نوری ساطع شد فرمود:آن نور در آسمان منصوره و در زمین فاطمه نامیده شد .

«لانّها فطمت شیعتُها من النّار و فُطِمَ اعدائها عن حُبّها و هی فی السَّماء المنصورة و ذلک قول الله عزّوجل و یومُئذٍ یفرحُ المومنؤن بنصرالله یَنصرُ من یَّشاء »

آن مخدّره پیروانش را از آتش جدا می کند و دشمنانش از محبت او جدا می شوند .ایشان در آسمان منصوره نامیده شد.و آن یاری خداوند است روزی که مؤمنین به یاری خدا شاد می شوند و او یاری می کند هرکه را خواهد ،یعنی یاری فاطمه برای دوستانش.                                                                                                                                                                     


برندگان و بازندگان

همه ما وقتی که به دنیا می آییم وارد صحنه یک مسابقه بزرگ می شویم ، مسابقه ای که همه در آن شرکت می کنندو نتیجه آن را اعمال و رفتار ما تعیین می کند و روزی عده ای جزء برندگان و عده ای نیز هم در دسته بازندگان قرار خواهیم گرفت .

برنده،می داند به خاطر چه چیزی پیکار کند و بر سر چه چیزی توافق نماید.بازنده،آنجا که باید،سازش میکند،و به خاطر چیزی که ارزش ندارد، مبارزه می کند .«یأَیُهَا اَلَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقَوا اَللهَ وَاَبتَغُوا إلَیهِ اَلوَسِیلَةَ وَ جَهِدُوا فِی سَبیلِهِ لَعَلَّکُم تُفلِحُونَ ؛ای کسانی که ایمان آورده اید ! از خدا بترسید و به او تقرب جوئید و در راهش جهاد کنید،باشد که رستگار گردید» (مائده 35)

برنده با جبران اشتباهش، تأسف و پشیمانی خود را نشان می دهد؛بازنده،می گوید؛ "متاسفم"، امادر آینده اشتباه خود را تکرار می کند . امام علی (ع) در مناجات تابئین می فرمایند: « الهی انت الذی فتحت لعبدک بابا الی عفوک سمیته التوبة فقلت توبوا الی الله توبة نصوحا، فما عذر من اغفل دخول الباب بعد فتحه; معبود من! تو کسی هستی که به روی بندگانت دری به سوی عفوت گشوده‏ای و نامش را توبه نهاده‏ای، و فرموده‏ای باز گردید به سوی خدا و توبه کنید، توبه خالص! حال که این در رحمت‏باز است، عذر کسانی که از آن غافل شوند چیست؟‏»

« لَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیَِّاتِ حَتىَّ إِذَا حَضرََ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنىّ‏ِ تُبْتُ الَْانَ وَ لَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَ هُمْ کُفَّارٌ  أُوْلَئکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا; توبه کسانی که کارهای بدی انجام می‏دهند و هنگامی که مرگ یکی از آنها فرا رسد می‏گوید: الآن توبه کردم، پذیرفته نیست و نه توبه کسانی که در حال کفر از دنیا می‏روند ( و در عالم برزخ توبه می‏کنند) اینها کسانی هستند که عذاب دردناکی برایشان فراهم شده است!» سوره نساء، آیه‏18

برنده در کارها و مشکلات شکیبایی و صبر نشان میدهد و بازنده کارهایش را با عجله انجام می دهد «فَاصْبرِْ کَمَا صَبرََ أُوْلُواْ الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لَا تَسْتَعْجِل لهَُّمْ؛سفیران آسمانی از برترین بردباران روزگارند که همواره نقش آفرین آزمایشات سنگین زمانه بوده اند و شریک غمهای دیگران بوده و سنگ صبور رنجدیدگان عصر می بودند که اگر اوراق خاطرات آن حضرات عظام را بررسی نمایید متوجّه مصائب جانکاه مصلحان عالم بشریّت می شوید که چسان همچون کوه،  برافراشته و با استواری تمام در مقابل ناملایمات ایستادگی می نمودند.» (احقاف 35)

برنده در کارها با دیگران مشورت می کند و بازنده از مشورت کردن امتناع می کندفَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنها ( مردم) نرم (و مهربان شدی)! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‏شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش ‍ بطلب! و در کارها، با آنها مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد.»( آل عمران 159)

برنده در تمام به عهد و امانات خود وفا می کند و بازنده عهدها و امانتهای خود را رعایت نمی کند.

«وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَ لَا تَنقُضُواْ الْأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً  إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُون‏؛ چون با خدا پیمان بستید بدان وفا کنید و چون سوگند اکید خوردید آن را مشکنید، که خدا را ضامن خویش کرده‏اید و او مى‏داند که چه مى‏کنید.» (نحل91)

برنده  چون مالى به دستش افتد  انفاق می کند و بازنده بخل مى‏ورزد.

«أَمَّا مَنْ أَعْطَى‏ وَ اتَّقَى،وَ صَدَّقَ بِالحُْسْنىَ،فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى‏،وَ أَمَّا مَن بخَِلَ وَ اسْتَغْنىَ،وَ کَذَّبَ بِالحُْسْنىَ‏،فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى‏،وَ مَا یُغْنىِ عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى‏، ما کسى که بخشایش و پرهیزگارى کرد، و آن بهترین را تصدیق کرد، پس براى بهشت آماده‏اش مى‏کنیم. اما آن کس که بخل و بى نیازى ورزید،و آن بهترین را تکذیب کرد، او را براى دوزخ آماده مى‏سازیم. و چون هلاکش دررسد، دارایى‏اش به حالش سود نبخشد.»(لیل آیات 5تا 11)

برنده در تمام کارها به خدا توکل می کند و بازنده توکل را فراموش می کند. « وَ یَقُولُونَ طاعَةٌ فَإِذا بَرَزُوا مِنْ عِنْدِکَ بَیَّتَ طائِفَةٌ مِنْهُمْ غَیْرَ الَّذی تَقُولُ وَ اللَّهُ یَکْتُبُ ما یُبَیِّتُونَ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلاً ، مى‏گویند: فرمانبرداریم. و چون از نزد تو بیرون شوند گروهى از ایشان به شب خلاف آنچه تو مى‏گویى اندیشه‏اى در دل مى‏پرورند. و خدا آنچه را شب در خاطر گرفته‏اند مى‏نویسد. پس، از ایشان اعراض کن و بر خداى توکل کن که او کارسازى را کافى است.» (نساء 81)

برنده، ازمیان روی و نرمش خوداحساس قدرت می کند و با همه به عدالت رفتار میکند؛بازنده،هرگزمیانه رو و معتدل نیست گاهی ازموضع ضعف،و گاهی همچون ستمگران فرودست رفتار می کند.

«یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلَّهِ شهَُدَاءَ بِالْقِسْطِ  وَ لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنََانُ قَوْمٍ عَلىَ أَلَّا تَعْدِلُواْ  اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى‏  وَ اتَّقُواْ اللَّهَ  إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ  بِمَا تَعْمَلُونَ؛اى کسانى که ایمان آورده‏اید، براى خدا، حق گفتن را بر پاى خیزید و به عدل گواهى دهید. دشمنى با گروهى دیگر وادارتان نکند که عدالت نورزید. عدالت ورزید که به تقوى نزدیکتر است و از خدا بترسید که او به هر کارى که مى‏کنید آگاه است. »(مائده 8)

پیامبر (ص) می فرمایند«ای مردم !در روز قیامت هیچ عذری بین من و خدا ندارید و بدانید که عمل من برای من است و عمل شما برای شما است .»