سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فصل سکوت

انوار الهی

    نظر

                           

ابن‏مسعود نقل مى‏کند که، دیدم حضرت على(ع) را که مشغول نماز است و در رکوع و سجودش مى‏گوید: اللهم بحق محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم عبدک اغفر للخاطئین من شیعتى« پروردگارا! به حق بنده‏ مقربت محمد صلى اللَّه علیه و آله و سلم خطاکاران از شیعیان مرا ببخش. »

از نزد او خارج شدم و به محضر رسول خدا (ص) شرفیاب شدم. ایشان را در حال نماز یافتم. دیدم که رسول خدا (ص) در نماز خود مى‏گوید:اللهم بحق على علیه‏السلام عبدک اغفر للخاطئین من امتى «خداوندا! خطاکاران از امت مرا، بحق على علیه‏السلام بنده‏ مقربت ببخش. »

از آنچه دیده بودم، در من وحشت و تردید بزرگى ایجاد شد. وقتى نماز رسول خدا (ص) به پایان رسید، خطاب به من فرمودند: اى پسر مسعود! آیا کافر شدى بعد از آنکه ایمان آورده بودى؟ عرض کردم، ابداً چنین نیست یا رسول‏اللَّه، بلکه على (ع) را دیدم که خداوند را به حق شما طلب مى‏کرد و شما را دیدم که خدا را به حق على (ع) مى‏خواندید. پس تردید کردم که کدامیک از شما نزد خدای عزوجل برترید.

پیامبر (ص) فرمودند: اى پسر مسعود، بنشین. پس من در مقابل، رسول خدا (ص) نشستم.

آن حضرت فرمودند: خداوند من و على (ع) را از نور عظمت و بزرگى خود خلق کرد، هزار سال قبل از آنکه سایر خلائق را بیافریند. زمانى که هیچ تسبیح و تقدیسى وجود نداشت.  پس نور مرا شکافت و از نور من آسمانها و زمین را آفرید. به خداى تبارک و تعالى قسم که من از آسمانها و زمین برترم. و چون نور على (ع) را منتشر ساخت عرش و کرسى از نور او خلق گردید؛ به پروردگار قسم که على (ع) از عرش و کرسى برتر است.

سپس نور حسن (ع) را باز کرد و لوح و قلم از نور او به وجود آمد و به خدا قسم که حسن از لوح و قلم نیز برتر است.

 و چون هستى را از نور حسین (ع) معطر کرد، بهشت و حوریان زیباروى از نور او پدیدار گشتند؛ واللَّه حسین از حورالعین برتر است.

 سپس همه‏ هستى از شرق تا به غرب تاریک ماند. ملائکه بر پروردگار از آن همه تاریکى و ظلمت شکایت کردند و خواستند که پروردگار تاریکى را از ایشان برطرف کند. پروردگار در اجابت خواسته آنان کلمه‏اى فرمود، از آن کلمه روحى خلق گردید، سپس کلمه‏اى دیگر فرمود و از آن کلمه نورى خلق شد پس آن نور را به آن روح اضافه کرد و آن را در بلندترین مکان عرش قرار داد. همه‏ عالم از شرق تا به غرب نورانى شد. آن روح آمیخته به نور خلق شده از لطف پروردگار کسى نیست، جز فاطمه زهرا و به همین دلیل او را زهرا نامیدند زیرا نورش آسمانها را روشن ساخت. در ادامه‏ این روایت زیبا پیامبر(ص) مى‏فرمایند: پسر مسعود، چون روز قیامت فرارسد، پروردگار به من و على (ع) مى‏فرماید: هرکس را که مى‏خواهید به بهشت داخل کنید و به جهنم بفرستید هرکس را که مى‏خواهید. و این قول پروردگار در قرآن مجید است که« القیا فى جهنم کل کفار عنید. هر کافر متکبر لجوج را به جهنم افکنید.« ق،آیه‏ 24»

 پس کافر کسى است که از نبوت من سرپیچى کند و عنید کسى است که از ولایت على (ع) و عترتش و محبت کردن به شیعیان و دوستانش سر باززند.                                                

                                                                                         


پیام نگار

                           

 چه زیبا بود آن روز که پیامبر بزرگ ما آن خطابه تاریخی را ایراد فرمودند . خطبه ای که مهمترین پیام رسالت و نبوت بود و آینده اسلام و مسلمین به آن مربوط خواهد بود و عمل به آن سعادت انسانها را در پی خواهد داشت .

پیامبر (ص) ابتدا سخنان خود را با عبارات و پیامهای توحیدی در صفات خالق یکتا آغاز نمودند: ستایش از آن خداست.از او یارى مى‏خواهیم وبه او ایمان داریم وبر او توکل مى‏کنیم واز شر نفسهاى خویش وبدى کردارهایمان به خدایى پناه مى‏بریم که جز او براى گمراهان هادى وراهنمایى نیست،خدایى که هرکس را هدایت کرد براى او گمراه کننده‏اى نیست.گواهى مى‏دهیم که خدایى جز او نیست ومحمد بنده خدا وفرستاده اوست.

سپس به انگیزه برگزاری این همایش اشاره فرمودند و گفتند که جبرئیل سه بار بر ایشان هبوط نموده و با آیه :«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس اى پیامبر! آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است‏به مردم برسان واگر نرسانى رسالت‏خداى را بجا نیاورده‏اى، و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مى‏کند.» «مائده، 67»از وی خواسته که موضوع جانشین خود را مطرح نموده و حضرت علی (ع) را به عنوان جانشین خود معرفی نماید: «خداوند مولاى من و من مولاى مؤمنان هستم و بر آنها از خودشان اولى وسزاوارترم. هان اى مردم!هر کس که من مولا و رهبر او هستم، على هم مولا ورهبر اوست.این علی است. برادر، وصیم ، خلیفه ام و وارث علمم . خدایا ! دوستانش را دوست و دشمنانش را دشمن بدار .امروز با ابلاغ وصایت او دین الهی کامل گشت . خدایا ! شاهد باش که من پیام تو را ابلاغ نمودم .»

پیامبر در فراز دیگری از این خطبه از همه اقشار می خواهند که از علی (ع) و امامان پس از او به عنوان ولی خود اطاعت کنند و شک و تردید بر هر یک از امامان را هم پایه شک بر همه امامان دانستند:«مردم! او بهترین وصی و فرزندانش بهترین اوصیاء هستند . دین با امامت او و ذریه اش تکمیل می شود. مراقب باشید که حسادت نسبت به او شما را به سرنوشت شیطان مبتلا نسازد که تباه خواهید شد .»

 سپس ویژگی های آن حضرت را بر اساس آیات الهی برشمردند و فرمودند :« او اسوه صبر است در سوره والعصر.»

ایشان کاربرد لقب امیرالمؤمنین را جز برای حضرت علی (ع) بر کس دیگر روا و حلال ندانستند.          


ره توشه تقوا

    نظر

                                  

دنیایی که در آن به سر می بریم ،تنها یک مرحله از عمر و امتداد وجودی ماست . آینده ای خواهیم داشت ، متناسب با عملکرد دنیایی خویش . خوبی و بدی و وضعیت آینده هریک از ما ، متناسب با نوع عمل ما در این مرحله است . قرآن بارها و بارها تذکر داده که مرحله نهایی جایی است که در آن حسابرسی کیفر و پاداش است و نامش «آخرت» است . دنیا را فانی دانسته و آخرت را سرای باقی شمرده است . پس باید برای ورود به آن مرحله ساز و برگ کافی فراهم کرد تا آنجا بینوا نشد . «برگ عیشی به گور خویش» باید فرستاد که کسی از پشت سر نمی فرستد و باید خودمان پیشاپیش امکانات لازم برای آنجا تهیه کنیم . «وَ ما تَفعلوا من خَیرٍ یَعلَمه اللهُ و تزوَّدوا فاِنَّ خیرَ الزّادِ التّقوی»هر کار نیکی که انجام دهید ،خدا آن را می داند، توشه بردارید.همانا بهترین توشه تقوا است. بقره 197

عمل صالح برگه عبور به بهشت است و بدون این برگه که نقد رایج آخرت است ، نمی توان از پل صراط گذشت و به بهشت پا نهاد .عمر فرصت تمرین برای عبور از صراط آخرت است و تمرین هم با انجام صالحات و ترک سیئات است . فرصت عمر و مجال دنیا ، برای این در اختیار ما قرار گرفته است که با آن خانه آخرت را آباد و ره توشه این راه طولانی و پرخطر را تأمین کنیم . انسانهای آینده نگر و عاقبت اندیش دنیای خود را خرج آخرت خود می کنند تا در آن روز بتوانند از عقبه های قیامت به سلامت بگذرند .

امیرمؤمنان علی (ع) بارها یاران را هشدار می داد که ای : جماعت ! ندای کوچ داده و شیپور حرکت نواخته اند ، مجهز شوید ، ره توشه بردارید که بهترین ره توشه هم ، تقوا و عمل صالح است . این نهیب و هشدار علوی ، توجه دادن به همین درس بزرگ قرآنی است که در بازار آخرت متاع دنیا و خداترسی و عمل صالح است که مشتری دارد و کارساز است .  

بیا ره توشه برداریم ، قدم در راه بی برگشت بگذاریم

                                             

برداشتی آزاد از کتاب سلوک قرآنی